کد مطلب:106683 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:113

نامه 060-به فرماندارانی که ارتش...











[صفحه 330]

از جمله نامه های امام (ع) به كارگزارانی است كه سپاه امام (ع) از قلمرو آنها می گذرد: الشذی: اذیت و آزار معره الجیش: زیانی كه از طرف سپاه می رسد. عره معره یعنی به او بدی كرد نكل ینكل: به ضم كاف: ترسید. نكلوا ترساندند و به هراس واداشتند عراه الامر: كاری را مخفی داشت (از طرف بنده ی خدا علی امیرمومنان به كسانی كه باج و خراج از مردم می گیرند و حاكم شهرهایی هستند كه سپاه اسلام از آنجا می گذرد. اما بعد سپاهیانی را كه گسیل داشتم- اگر خدا خواهد- از قلمرو شما گذر خواهند كرد، به آنها مطالب لازم را در مورد آنچه خداوند برایشان واجب كرده از قبیل نیازردن مردمان و خودداری از شرارت سفارش كرده ام، و من از بدرفتاری سپاه با شما و آنان كه در ذمه شمایند بیزارم، مگر كسی از سپاهیان كه گرسنه و درمانده شود و برای سیر شدن راه چاره ای نداشته باشد. بنابراین شما برحذر دارید و هر كس از سپاهیان كه از روی ستم به مال مردم دست درازی كند، مجازات كنید، و همچنین نادانترین را از آوردن افراد گرسنه ای كه استثنا كردم بازدارید، من خود در پس سپاه هستم، اگر ستمهایی از طرف آنها به شما رسید و مشكلی از جانب ایشان متوجه شما شد كه نتوانستی

د جز به یاری خدا و مراجعه ی به من آنها را بازدارید، گزارش دهید تا من به كمك و یاری خدا آنرا به سامان رسانم). خلاصه ی مضمون نامه عبارت است از اطلاع دادن به كسانی از خراج گیران و كارگزاران شهرها كه در مسیر سپاه قرار داشتند تا آگاهی یافته و متوجه باشند و از آنها حذر كنند و همچنین سفارش لازم به سپاه نسبت به آنچه كه برای آنان شایسته است و از سوی خدا برایشان مقرر شده، از قبیل خودداری از آزردن كسانی كه در گذرگاه آنها قرار گرفته اند تا از گستردگی عدالت وی آگاهی یابند و به اخلاق و آداب او متخلق گردند. سپس امام (ع) به ایشان اعلام كرده است كه از بدرفتاری سپاه نسبت به آن گروه از اهل ذمه كه هم پیمانند، ناراضی و بیزار است، زیرا جز به مقدار رفع گرسنگی یك شخص ناچار، كه هیچ راهی جز آن برای سیر شدن ندارد، كس دیگری از طرف او اجازه ندارد از اموال مردم، استفاده كند. تقدیر سخن امام (ع) چنین است: براستی كه من از بدرفتاری سپاهیان نسبت به شما- جز از سوی شخص گرسنه ی درمانده- بیزارم. پس مضاف الیه را به جای مضاف قرار داده است و یا از باب مجاز نام سبب را بر مسبب اطلاق كرده است. آنگاه، ایشان را مامور ساخته كه سپاه را از دست درای به چیزی ا

ز روی ظلم، برحذر دارند و در حد امكان ایشان را از ارتكاب چنان ستمی بازدارند تا مبادا- به دلیل قدرت داشتن آنها- كارها در هم بریزد و از طرفی دست نادانان را از آزردن سپاهیان در موارد اجبار و اضطرار- كه استثنا فرموده است- كوتاه كنند، تا مبادا بین ایشان و سپاهیان آشوبی به پا شود. و سرانجام به آنان اطلاع داده است كه خود نیز در پشت سپاهیان مواظب است، كنایه از اینكه مرجع رسیدگی به كارهای آنها به منظور دفع مظالم سپاهیان است و هر مشكلی را كه از طرف سپاه متوجه آنان شود و آنها جز به یاری خدا و به وسیله ی او نتوانند برطرف كنند، او خود با كمك و ترس از خداوند اصلاح خواهد كرد.


صفحه 330.